الف - نوشتهام را آغاز میکنم با این افتخار که بر خاک پاک همهی سرداران اسلام، از حمزه سیدالشهدا علیهالسلام تا حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیه، و از باکریها و زینالدینها تا فضلیها و کوثریها و همهی نامآوران گمنام و شهدای زندهی انقلاب شکوهمند اسلامی سر تعظیم فرود آورده و آن را مایهی بصیرت چشمانم میدانم. چه سردارانی از روحانیت وارسته باشند یا ارتش غیور و قهرمان، چه از جرگهی سپاهیان حمینی سلام الله علیه باشند و یا بسیج، این لشکر مخلص الهی !
ب - دستاندرکاران محترم کیهان، خود میدانند چرا برای نوشتهای که خطاب به آنهاست عنوان سرداران بنویسید را برگزیدهام.
اما سخن اصلی:
1. صاحبان قلم! یک ملت منتظر آن است که "بنویسید"! بنویسید، شفاف و صریح و رسا و گویا، بدون توجیه و تفسیر. بنویسید از عمل حرام خاتمی، این دارندهی لباس روحانیت در ایتالیا.
2. مؤمنان در انتظارند که شما بنویسید. این بار صریح و قاطع! این بار که مسأله به اصولگرایان مجلس با عملکرد حزبگرایانه، بیعتها و دستبوسیها مکرر با هاشمی، و هماهنگی و همدلی اقلیت و اکثریت در کارشناسیهای پی در پی، با تایید و ذوق و اشتیاق اصلاحطلبی برانداز، مربوط نیست.
3. مردم به ستوه آمده از "رذیلتسالاری گذشته" انتظار دارند که بنویسید، بدون خط کشی و مرزبندیهایی از نوع آنچه برای "هاشمی و خاندانش"، "هاشمی و مدیرانش"، "هاشمی و حزب کارگزارانش"، "هاشمی و مریدانش" دارید، بنویسید!
4. آگاهان دردمند به این امیدند که شما بنویسید. بنویسید اما نه با چشمپوشیهایی از جنس مصلحتگرایی، نسبت به تحریفگریها و بدعتگزاریهای هاشمی در مورد قرآن کریم یا ابراز عقیدهی فاجعهبارش نسبت به امیرمؤمنان علیهالسلام!
5. خواص منتظرند تا شما بنویسید! اما نه با غمض عینی که نسبت به نظامیان مستعفی دارید. مثلاً ضرغامی در مدیریت خودکامهاش بر صداوسیمای ملی تا مرز بروز بیماری آقای دوربینی در او، و میداندهی به اپوزیسیون با عبور از زندهکردن چهرههای محکوم و منفور چون جلاییپور و ... و سانسور بیانات مقام معظم ولایت، و تبلیغات سیاسی برای همقطارانش، و تضعیف و تخریب اقدامات و اعتقادات دولت، و بسترسازی عملی در ابتذالگرایی بیسابقه که اشاراتی ضعیف در "حرفهای مردم" شما هم دارد. و قالیباف در شهرداری الگوگرفتهی نعل به نعل از "کرباسچی" و تفکر و رفتار اصلاحطلبی دیکتاتورمنش، خانوادهسالاری از نوع هاشمی، حیف و میل بیتالمال برای تبلیغات سیاسی از نوع خاتمی، و جمع شدن در حلقهی کارگزاران و مشارکت از نوع اصولگرایی اصلاحطلب! و "طلایی" که ابتکار طلاییاش را در نخستین گام با یک مصاحبهی مشترک با معصومه ابتکار برداشت.
6. انبوه جوانان از نسل سوم در انتظارند تا تا شما بنویسید، نه مطلبی را که به همدلی و همگرایی عسگراولادی و سازمان نامشروع مجاهدین مربوط نیست، و به تجمع احزاب راست و چپ در تقابل با گفتمان مهدوی عجلالله تعالی فرجهالشریف ارتباط ندارد، و از روشنفکری بیحدو حصر جناح راست، به ویژه در "فمینیسم خبر نمیدهد که حلقهزدن آنها را بر گرد هاشمی موجب آن شده است.
7. آگاهان سیاسی، به ویژه خوانندگان همیشگی کیهان منتظرند که اگر به مصلحت نیست تا به سنجش میان رفتارهای احمدینژاد با خاتمی و هاشمی در ریاستجمهوری بپردازید، و اگر منطقی و مستدل نیست تا سفر به سمنان هاشمی و احمدینژاد را در مقایسه ارزیابی کنید، حداقل چند سطر از مطالب سرمقالهی آن روز کیهان با مدیریت مهدی نصیری را پیرامون سفر هاشمی به سمنان چاپ مکرر نمایید. فقط سطرهایی که از تزئین پرهزینهی شهر سمنان خبر میداد، بردن چمنهای آماده از تهران و کاشتن آن در میادین آن شهر، ... برای ورود سردار خودساختهی سازندگی!
8. بالاخره انتظار و توقع به حق مردم، با هر عقیده و دیدگاه و سلیقه آن است که شما، این بار از شریعتسوزی خاتمی، بدون مرزبندی موهوم و مصلحتاندیشیهای غیرمنطقی بنویسید. نه آنگونه که "خاتمی را در دستدادن با زنان ایتالیا، نسبت به اطرافیانش هشدار دهید؟!" و نه با تفسیر و کنایه به اطلاعیهی دفتر گفتوگوی تمدنهای او که راهی جز طی طریق مهاجرانی ندارد. و نه به صورتی که گویا "دستهای صادق خرازی از آستین خاتمی بیرون آمده و آن عمل حرام را انجام داده است." بنویسید که:
جان ملت از اعمال این تعداد دارندگان لباس روحانی اندیشهسوز و شریعتستیز، سالهاست به لب آمده، بنویسید که: هزینهی سرسامآور سفرهای زنجیرهای این دارندگان لباس به غرب بدون در نظر گرفتن این اعمال پرداخته نمیشود. هزینهای که منابع هنگفت آن کماکان نامعلوم است. بنویسید که ساحت مقدس روحانیت با تئوری و عمل فردی و خانوادگی این افراد سالهاست مورد هجمه و خدشه واقع گردیده است.
بنویسید تا مردم بدانند اگر نه به فرمودهی شهید مدرس "سیاستمان عین دیانتمان" نیست، اما مانند مسیح(مدیر مسئول...) آن کارگزار قیصر هم، "دیانتمان عین سیاستمان" نمیباشد. بنویسید تا مردم بدانند "حداقلی از ترجیح دیانت بر مصلحت و سیاست" در قلمهای متعهد طراوش دارد.
سرداران بنویسید و مطمئن باشید پیام شهید مظلوم بهشتی را مبنا و فرجامی هست که: "بهشت را به بها میدهند و نه به بهانه"!
کرسنت را زنگنه آورد
خیز انتخاباتی اشرافیت
ارتباط هاشمی رفسنجانی با سازمان مجاهدین خلق(منافقین):
خواب ترسناک هاشمی از کوچه باغ بهرمان
از خانه خشتی هاشمی در روستای بهرمان
«هاشمی»، هویت و گذشته خود را فراموش کرده است
سخنان هاشمی مصداق عمل مجرمانه است
خبرسازی های هاشمی
پس از اظهارات هاشمی
انقلابی شدن روستاییها مذموم است یا جتاسکی سواری انقلابیها؟
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 50
کل بازدید :357499
تیر
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
آبان 86
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87
مرداد 87
شهریور 87
مهر 87
آبان 87
آذر 87
دی 87
بهمن 87
اسفند 87
فروردین 88
اردیبهشت 88
خرداد 88
تیر 88
مرداد 88
شهریور 88
مهر 88
آبان 88
آذر 88
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
خرداد 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
فدایی سید علی
نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی
خبرگزاری فارس
امام سجّاد و صحیفه سجّادیه
قطره جستجو گر
عبرتها
قطره
وبلاگ گروهی مطلع الفجر
اسلامی